تابستونی که تموم شده

تابستون امسال خیلی زود گذشت …

اکثر روزا عصر شال و کلاه میکردیم میرفتیم دریا… آرسام عااشق اب بازیه… حسابی برنزه شده پسرم

یه سه نفره سفر چند روزه  به شیراز داشتیم که خیلی خوش گذشت  برخلاف سفر تابستون سال قبل وقتی که ارسام 53-54 روزه اش بود که اصلااا بهم خوش بگذشت و همش آرسام اذیت شد …امسال هم به آرسام حسابی خوش گذشت هم به ما

یکی از بهترین سفر های ما بعد از اومدن به ایران بود

 

یه هفته ای آرسام درگیر بیماری بود حسابی ضعیف و لاغر شد طوری که موقع راه رفتن تلو تلو میخورد شکر خدا الان 2-3 روزیه بهتر شده

کلماتی که پسرم میگه  بِده، بییم (بریم)، مام مانی (مامان) ،باب( بابا) ، جیش، نون،اینا، به کاکائو هم میگه کِّنا، تَم یعنی تموم شد، کام هم یعنی کامیون

 

این ترم واحد زیاد برداشتم نمیدونم با وجود آرسام وروجک میتونم از پسشون بر بیام یا نه

بس که پشت آرسام میدوم وزنم به 52 رسیده الان افتادم رو دور پر خوری تا یه خورده وزنم بره بالا … اما نباید بزارم شکمم قلمبه بشه… البته متاسفانه شکمم هنوز به وضعیت قبل زایمان نرسیده

دارم ورزش تی آر ایکس رو  یاد میگیرم ورزش سخت اما دوست داشتنیه…

 

اکثر دوستای وبلاگی یا دیگه نمینویسن و خبری ازشون نیست یا خیلی کم و دیر مینویسن

 

 

به‌دست ruzanehayman

بیان دیدگاه