ار آسمون اتومبیل میباره!

ساعت حول و حوش 6 صبح : تو خواب ناز و شیرین صبجگاهی بودم که یهو با صدایی شبیه انفجار از خواب پریدیم، نمیدونم چه جوری و چی تنم کردم و رفتیم بیرون، اولش با خودم گفتم شاید همسایه طبقه پایینمون حواسش نبوده با ماشینش زده به درب حیاط… از پنجره بیرونو نگاه کردم دیدم یه پژو ناشناس تو حیاطمونه و همسایه مون هم کنارشه و تا همسری رو میبینه میگه فکر کنم گردباد ماشینو اورده انداخته تو حیاط!… یه مرد غریبه  دم در ویلا روبرویی مون که صاحبش شاید 3-4 بار در سال میاد ویلاشون ایستاده…

https://ruzanehayman.files.wordpress.com/2011/08/0001.jpg?w=510

از شدت شوک نفسم بالا نمیاد! میرم تو حیاط ، د حیاط بسته اس! یه ماشین تو حیاطمونه …. با پلیس تماس میگیریم … خوب که بررسی میکنیم متوجه میشیم نه گردبادی در کار بوده که ماشینو بیاره تو حیاط نه در باز بوده که یکی پارکش کنه و بره به امون خدا، پلاک ماشین نشون میده که از مشهده، از اونجایی که صاحب اون ویلائه هم اهل مشهدن در خونشون رو میزنن و همون مرد غریبه میپرسن که پژو مال اوناس اونام میگن که اره… جالب بود برام که قبلش وقتی اومد دم در چطور متوجه نبودن ماشینش نشد تا وقتی ما بهشون خبر دادیم… بعد 10-15 دقیقه پلیسا سر میرسن… ظاهرا میان که ماشینو بدزدن وقتی خواسته دور بزنه و بره با سرعت و دنده عقب میاد میکوبه به در و  میاد داخل حیاط و میکوبه به ماشینه ما و با توجه به سرعتی که داشته ماشین ما رو هل میده به جلو و ماشینمون میخوره به ماشین همسایه و بعد هم دیواره که ماشینا رو متوقف میکنه! حالا خدا رو شکر اتفاقی  نیفتاد

حالا موندم چقدر با سرعت میرونده که گیره میله نگهدارنده در حیاط شکسته شده و درو داغون کرده اومده تو حیاط! چطور و با چه سرعتی دزده! تونسته فرار کنه چون همسایه طبقه پایین بلافاصله تو حیاط بود

همسایه طبقه بالامون هر دو ماه میاد چند روزی میمونه و میره و جزء مشاغل خاص! هستن همسری میگه شاید یکی خواسته اذیتش کنه !

جالب این بود که زمانی که به صاحب پژو خبر دادیم ماشینشون تو حیاط ماس خیلی ریلکس بود در حالی که ما قلبمون اومده بود کف دستمون و میگفت قبل اینکه بهش خبر بدیم با توجه به اینکه اومده بود دم در متوجه نشد که ماشینشون نیس …

پلیس هم هیچچچچچچ کاری نکرد. حتی از اون اقایی که مدعی شد ماشین اوناس کارت ماشین و کارت شناسایی نخواست!!!

هنوزم وقتی بهش فکر میکنم دلم میلرزه!

به‌دست ruzanehayman

خاله میشویم!

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcTEpKW_580ApnGHYlOLAVU-gNrns0uxo4PdOm-QWUR9_O1lfGod

بهترین خبری که تو این مدت شنیدم مادر شدن دوست عزیزم حمیده بود، وقتی که پیام حمیده رو دیدم که نی نی 40 روزه داره از خوشحالی بلافاصله تماس گرفتم که مطمئن شم سربه سرم نذاشته !!!

حمیده جان تبریک میگم و ارزو میکنم به سلامتی یه نی نی نانازی و توپولی تو بغلت بگیری!

به‌دست ruzanehayman