سفری 2 روزه به ماسوله:
عاشق گلدونای شمعدونی روی نرده هام
عروسکای دست بافت خانم های کدبانو
قلعه رود خان
*****
ورزش صبحگاهی جمعه صبح ها در پارک جنگلی که 35 km باید طی کنیم تا برسیم به این پارک زیبا
تنها ایراد جنگل اینه که زمانی که زیر سایه درختا در حال استراحتی یهو یه همچین جونورای بیافته بغلتون!!!
*****
تله کابین رامسر- ناهارمون رو هم ایل میلی خوردیم و بعدش برگشتیم مرکز شهر – متاسفانه فراموش کردم دوربین ببرم رو این اساس عکسم ارجینال نیس
عصرونه هم رفتیم هت.ل آزا.دی را.مسر
یه نمایشگاه صنایع دستی هم وسط شهر برگزار کرده بودن که زیاد جالب نبود
*****
سفری کوتاه به روستای ییلاقی بل.ده و یو.ش که نجر به آشنایی با پیر مردی دوست داشتنی و اهل شعر و ادب به نام میر تقی شد. که کلی از اشعار سروده خودشون رو برامون خوند و یکی دوتا داستان قدیمی هم برامون تعریف کرد.
آفتابگردان حیاط نی.ما یو.شیج (تو پست قبلتر از خونه نیما عکس گذاشتم)
از یه پیر زن که باغ زردالو داشت کلی زردالو خریدیم میدونید مزه خاص این زردالوها چی بود؟ اینکه خودت از درخت بچینی!
چندتا بچه ناز و بامزه که از جوی تو ظرفشونو پر اب میکردن تا تو استخرشون! اب بریزن
چون اکثر اهالی اونجا باغ زردالو داشتن تو حیاط و کوچه و سقف خونه ها زردالو ها رو میدید که داشتن مراحل خشک شدن رو میگذروندن!
*****
تقریبا هر روز میریم دریا و تنی به آب میزنیم وای که چقدر میچسبه… دو سه روزی صبح ها قبل صبحونه میرفتیم شنا دریا تمییزز و صاف بود اما یه مقدار زیادی خنک بود رو این اساس الان عصرا وقتی از شدت گرما کم شد میریم شنا
****
راستی تو آزمون مربی گری آمادگی جسمانی قبول شدم، خستگی اون همه دویدن ها و تمرینا از تنم در اومد!