به سلامتی و میمنت این ترمو حذفیدم یعنی این فسقل بچه کاری باهام کرد که اصلااا جونی برام نمیموند که بتونم یه صفحه از اون کتابایی که رو هم تلنبار! شده بودن رو بخونم و بهترین کاری که میتونستم انجام بدم حذف ترم بود!
از همین حالا یه شکم قلمبه ای درست کردم واسه خودم که بیا و ببین … همسری بهم میگه شکم گنده
دیشب شب جالبی بود …چرا؟… صبح که از خواب بیدار شدم میگم همسری دیشب خواب دیدم رفتیم سو نو گر افی همسری میگه چه جالب منم خواب دیدم رفتیم سو نو البته فقط رفتن به سو نو شباهت داشت و ادامه خواب متفاوت بود
چند روز پیش داشتم به این جمله که بچه حتی از همسر هم عزیزتره فکر میکردم و از هر دری وارد میشدم میدیدم نهههههههههه همسری رو بیشتر از نی نی دوستش دارم
و اصلا برام جور در نمیومد که نی نی از همسری عزیزتر شه
حتی به همسری اولتیماتوم دادم که حق نداری نی نی رو از من بیشتر دوست داشته باشی
دوست جونا اصلااا نمیتونم تو وبلاگهای پرشین بلاگ کامنت بذارم …نمیدونم چرا؟؟؟؟